مدح و مناجات با امام حسن مجتبی علیهالسلام
شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
تا شود راضی ز اعـمالم خدا گفتم حسن مادرش بر سیـنه زد! آرام تا گفـتم حسن
خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد هرکسی گفت از کرم گفت از سخا گفتم حسن
یا کـریم و یـا رب وقـت کـمـیل من شـده من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم حسن
نا امید کوچهها کی ناامـیدم کرده است؟! زود حل شد مشکل من هرکجا گفتم حسن
نام او را میبـری زهـرا تفـضّل میکـند تا بگـیرد فـاطـمه دست مرا گـفـتم حسن
در شلـوغی حرم نـاله زدم ای بیحـرم! هرزمان رفتم به پابوس رضا گفتم حسن
کـربلائیـها همه ذکر حسین گـفـتند و من با حسین بن عـلی در کـربلا گـفتم حسن
فکر کردم در بقیعم گوشهای کز کردم و بیصدا مرثیه خواندم بیصدا گفتم حسن
کوچههای تنگ یکروزه حسن را پیر کرد رد شدم با گریه از این کوچهها گفتم حسن
|